loading...

آئین مستان

متن دودمه امام صادق, شهادت امام صادق,دودمه شهادت امام صادق,متن دودمه,دودمه امام صادق,متن دودمه همراه با صوت,متن شعر دودمه شهادت امام صادق

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1746 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3819 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4371 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 3983 زمان : نظرات (0)

میرداماد

قسم به غربت خاكی كه فوق تفسیر است

هوای شعر برای بقیع دلگیر است

چگونه شعر بگوید دلی كه می گیرد

اَلا بقیع! چرا زائرت نمی میرد؟

بقیع،سامرِ و كربلا و مشهد نیست

 اگه دیدی كنار دستیت یه جوری می سوزه،گریه اش فرق داره،بدون یه شب سر به دیوار بقیع گذاشته، خوشبحال اونایی كه دارن میرن،امسال مدینه گریه كن داره،زائر داره،امام صادق! چند روز دیگه صبر كنی گریه كنات میان آقا....

بقیع،سامرِ و كربلا و مشهد نیست

در این سرا خبری از رواق و گنبد نیست

بقیع مثل نجف نیست تا كه مهمانش

به راحتی بنشیند میان ایوانش 

ولی بقیع بهشتی است با چهار مزار

بقیع مژده ی سالی است با چهار بهار

چهار مظهر غربت،چهار تن مظلوم

چهار قبر غریب از چهارده معصوم

یه بقیع میگن،یه بقیع می شنوی،اونایی كه نرفتن! یه ویژگی منحصر به فرد داره بقیع،هیچ كجا پیدا نمیشه....

فقط میان بقیع است این قرار تمام

به یك سلام شوی زائر چهار امام

كجا میتونی پیدا كنی،یه بار دست به سینه بذاری بگی: "السلام علی ائمة البقیع" زیارت چهار امام رو برات بنویسن...وصف العیش،نصف العیش،كنار بقیع كه نمیذارن الان دست به سینه بذاریم،نمیذارن ادب كنی سلام كنی،همین امشب چشم سرت رو ببند، ببین چه تصویری میاد،یه تصور تاریك،نه شمعی نه چراغی"السلام علی ائمة الهدی،السلام علی ائمة البقیع"...تو محرم میگم ان شاءالله كربلا ناله بزنی،اما امشب میگم تو مدینه نمیتونی ناله بزنی..امشب ناله بزن...

ولی نه آه دلم ناتمام مانده هنوز

به سینه عرض سلام مانده هنوز 

من چه جوری بیام مدینه؟مدینه ای كه قبر مادرت رو پیدا نكنی مدینه نیست،مدینه ای كه یه دل سیر نتونی بگی:علی! مدینه نیست...

سلام از عمق دلِ دیده ای كه پر ابر است

به مادری كه كه بدون حرم،نه،بی قبر است

بی بیِ ،بی حرم،قبرت كجاست مادر؟

مادرِ بی حرم،قبرت كجاست مادر؟

اگر سلام تو، آتش به سینه ات افروخت

از آن دری است كه روزی میان آتش

ز هُرم شعله ی در یاس را كه پژمردند

در آن هجوم علی را به ریسمان بردند

امشب شبِ اون آقاییِ كه فرمود: خدا رحمت كنه اونی كه برای مادر ما بلند بلند گریه كنه....

ز هُرم شعله ی در یاس را كه پژمردند

در آن هجوم علی را به ریسمان بردند

میان تلخیِ آن صحنه ی غبار آلود

شكست قامت مرد و مدینه شاهد بود

از آن غروب غم انگیز چند سال گشت

كه باز خاطره ی كوچه از خیال گذشت

مدینه همدم اندوه دودمان علی است

و باز شاهد مردی زخاندان علی است

كه باز آمده آتش در آستانه ی او

هزار شكر كه محسن نداشت خانه ی او 

رسیده اند كه از باغ، لاله را ببرند

اما صادق ِ هفتاد ساله را ببرند

باور كنید كه مصیبت امام صادق،مسموم شدن و شهادت نیست،این خانواده همه آماده ی شهادت بودنزین العابدین فرمود:" اَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتَنَا الشَّهادَهُ" شهادت كرامت ماست،اما روضه ی امام صادق اینه..

تصورش چقدر سخت می شود ای وای

بزرگ طایفه در كوچه میدود

كسی نگفت: مگر پیرمرد بُردن دارد

تن نحیف مگر تازیانه خوردن دارد

میان گریه ی آرام او بلند نخند

به دست بی رمقش لااقل طناب نبند

عزیز فاطمه را بی اراده می بردند

همه سواره و او را پیاده می بردند

اگه روحانیون ،شاگردان امام صادق توی جلسه حضور دارن،به احترام آقاشون كه بدون عمامه بردن،عمامه بردارن،من روضه ی عمامه بخونم....چند جا به عمامه و لباس پیغمبر بی احترامی كردن،چند تا روضه داره عمامه،یه جا مدینه علی رو بی عمامه بردن،قهرمان خیبر رو كشون كشون بردن...

یه روضه ی دیگه هم عمامه داره،كی طاقتش رو داره بشنوه؟ اسم عمامه میاد یاد یه روضه ی دیگه هم میوفتم،كجا؟...زین العابدین دستاش تو غلو زنجیرِ، از بالای بام خاكستر رو سرش ریختن،آتیش رو عمامه اش افتاد...دستاش بسته است،نمیتونه آتیش سر رو خاموش كنه،عمامه سوخت،سر سوخت....یه روضه عمامه هم هست، اون روضه رو زینب خونده،امان از دل زینب،اومد تو گودال،نیزه هارو كنار زد،شمشیر ها رو كنار زد،دید حسینش بی سر،بدون پیراهن،هم سر رو بردن،هم عمامه رو بردن،حسین...دست برد زیر بدن" هَذَا الْحُسَیْنُ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ، مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ"...

السلام ای نَفسِ سوخته ی كربلا

السلام ای سر خونین،سرِ بی عمامه

اومد به سر برسه،به سر نرسید،میدونی كی آخرش به سر حسین رسید،میدونی كه آخرش سر بی عمامه رو بغل كرد؟دختر دارا! اگه از سر كار بری خونه گوشه ی سرت زخم باشه دخترت مریض میشه،قربون اون دختر برم كه سر باباش رو بغل كرد،بابا! سرت رو بی عمامه ندیده بودم،سرت رو خاكی و خونی ندیده بودم،ای حسین....

  

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 908 زمان : نظرات (0)

بیا که با تو به دلها قرار برگردد
دوباره جان به تنِ روزگار برگردد
آفتاب بیا تا که با طلوعت باز
امید صبح به شبهای تار برگردد
چقدر منتظرانت به غصه سر کردن
که بر غمِ دلشان غم گسار برگردد
چگونه پیش قد یار سر بلند كنیم
هر آنچه هم كه بخواهیم یار برگردد
به غربت پدر و مادرت بیا مگذار
دوباره بر دلِ شیعه غبار برگردد
دلِ همه الان معلومِ كجاست،چه اونایی كه مدینه رفتن،چه اونایی كه مدینه  رو ندیدن...
بیا كه بر سر آن قبر های خاكی هم
ضریح و گنبد و سنگِ مزار برگردد
یا صاحب الزمان.....

قسم به غربت خاکی که فوق تفسیر است

فضای روضه برای بقیع دلگیر است 

امشب اومدی غریب نوازی كنی،آفرین،خوش به سعادتت،اومدی برا رئیس مذهبت عزاداری كنی،شكرانه به جا بیار....

نفس كشیدنِ بین غبارها سخت است

سرودن از حرمِ بی مزارها سخت است 

یه سَفرِ دل كن،با هم بریم پشت بقیع،پشت پنجره های های بقیع،چرا كه الان دَرِ بقیع به روی همه بسته است،یه موقعی چند ساعتی باز می كردن،میون هم زائرها یه عده شیعه بودن كه میومدن،همچین كه وارد میشدن كفشارو در می آوردن،فرقی نداره،حرمِ،حالا اینا بی ادبن با چكمه می ایستن تو حرم امام،ولی كسی نمیتونه بلند گریه كنه،اینجا باید تلافی كنی،ای خدا كی میشه ما تو حرم امام صادق بایستیم...

چگونه شعر بگوید دلی که میگیرد

اَلا بقیع چرا شاعرت نمیمیرد

قرار نیست تو  را بی سبب بهانه كنم

ولی بگو دلم را كجا روانه كنم

كبوتری كه در این خانه لانه داشته است

در آستانِ رضا آشیانه داشته است

چگونه با خبر از آن سرای درد و غم است

دلش خوش است كه نامش كبوتر است

بقیع سامره و کربلا و مشهد نیست

در این سرا خبری از رواق و گنبد نیست

بقیع مثل نجف نیست تا که مهمانش

به راحتی بنشیند میان ایوانش

ولی بقیع بهشتیست با چهار مزار

بقیع مژده سالیست با چهار بهار

چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم

چهار قبر غریب از چهارده معصوم

فقط میان بقیع است این قرارُ تمام

به یک سلام شوی زائر چهار امام

دست روی سینه ات میذاری میگی: "السلام علیكَ یا اهل بیت النبوه"هم امام حسن رو زیارت میكنی،هم زین العابدین،هم امام باقر،هم امام صادق...

ولی نه آه دلم نا تمام مانده هنوز

به سینه حسرت ارض سلام مانده هنوز

سلام از عمق دل دیده ای که پر ابر است

به مادری که بدون حرم، نه! بی قبر است

اگر سلام تو  آتش به سینه ات افروخت

از آن دریست که روزی میان آتش سوخت

مرا ببخش نمی خواهم آتشت بزنم

چگونه گویم از آن روز خاك بر دهنم

ز هُرم شعله ی دَر یاس را که پژمردند

در آن هجوم علی را به ریسمان بردند

میان تلخیِ آن صحنه غبار آلود

شکست قامت آن مرد و مدینه شاهد بود

از آن غروب غم انگیز چند سال گذشت

که باز خاطره ی کوچه از خیال گذشت

مدینه همدم اندوه دودمان علیست

و باز شاهد مردی ز خاندان علیست

که باز آمده آتش در آستانه ی او

هزار شکر که محسن نداشت خانه ی او 

یعنی خدا رو شكر زن بارداری بین این در قرار نگرفت،نانجیب نوشت:معاویه! وقتی اومدم پشت در ایستادم،صدای نفس كشیدن های فاطمه رو میشنیدم...برای كسی داری روضه میخونی كه حضرت فرمود:گویا می بینم تو كوچه نا نجیب چنان سیلی زد،هر دو گوشواره رو زمین افتاد...معاویه! وقتی صدای نفس كشیدنا رو شنیدم،چنان با لگد به در زدم،صدای شكستن استخونارو شنیدم...

بر جبینش خصم بار ننگ زد

دید بار شیشه دارد سنگ زد

رسیده اند که از باغ لاله را ببرند

امام صادقِ هفتاد ساله را ببرند

شما الان یه پیرمرد وارد مجلستون بشه،همه بلند میشن احترام می كنن،جای خوبشون رو به پیرمرد میدن،صندلی براش میارن میگن:پاش درد می گیره....نانجیبِ حرومزاده،سوار بر مركب،می دید امام صادق با دست بسته پشت سرشه،مرتب اسب رو هی.. می كرد ،مَركب تندتر برِ،این پیرمرد هی رو زمین می افتاد....نمی دونم پیر مرد هفتاد ساله سخت ترِ رو زمین بیوفته با دست بسته،یا دختر سه ساله! حداقل اینجا تازیانه نمی زدن،اما اون دختر سه ساله  وقتی رو زمین می افتاد تازیانه می زدن،حسین....

تصورش چقدر سخت میشود ای وای

بزرگ طایفه در کوچه میدود ای وای

کسی نگفت مگر پیر مرد بردن داشت

تن نحیف مگر تازیانه خوردن داشت

میان گریه آرام او بلند نخند

به دست بی رمقش لااقل طناب نبند

میان سینه او روضه ی مدینه به پاست

طنین روضه اش از وای مادرش پیداست

عزیز فاطمه را بی اراده می بردند

همه سواره و او را پیاده می بردند

دوید و از نفس افتاد پشت آن مرکب

دوید و از نفس افتاد گفت یا زینب

اگر چه رفت ولی قامتش خمیده نبود

به نی مقابل چشمش سر بریده نبود

اگر چه رفت ولی سلسله به شانه نداشت

به جای جای تنش رد تازیانه نداشت

در احتضارِ، زهر جفا کرده دلش رو پاره پاره

آروم نداره، انگار اسیرِ نعلای ده تا سواره

از این امام مو سفید کردن همه قطع امید

پا رو به قبله است خوب بسه

هر چی غم و محنت کشید

آقام آقام آقام...

غربت همینه، بانیِ هیئت داره هر روزه مدینه

سخت ببینه، قرآنِ زینب پخش و پا روی زمینِ

 غریب که گیر آوردنش

با زانو افتاد رو تنش

سه ساعتی زد دست و پا

 زجرش دادن تا کشتنش

حسین غریب مادرم...

 هر جوری بود،امام صادق وقتی اومد تو مجلس منصور ملعون ،ربیع بابای این كسی كه اومده دنبال امام صادق،میگه: دیدم منصور سه بار قصد جان امام صادق رو كرد،اول یه قدری شمشیر رو از نیام بیرون كشید،دوباره شمشیر رو غلاف كرد،بار دوم قدری بیشتر شمشیر رو بیرون كشید دوباره غلاف كرد،بار سوم شمشیر رو كامل بیرون آورد،میگه:دیدم دستش لرزید،شمشیر روی زمین افتاد،دوید حضرت رو بغل كرد،با احترام آقا رو برگردوند،گفتم:چی شد؟ من كه دیدم قصد جان امام صادق رو كردی...گفت:آری،بار اول پیغمبر رو دیدم،خشمگین داره نگام میكنه، گفتم شاید دارم بد می بینم،توجه نكردم،بار دوم دیدم پیغمبر باز غضبناك جلو اومد،باز توجه نكردم...بار سوم وقتی قصد جانش رو كردم،پیغمبر جلو اومد،فرمود: منصور اگه یه مو از سر پسرم كم بشه،كاخ رو  روی سرت ویرون می كنم....یه شمشیر برهنه دید پیغمبر،الهی بمیرم،برا اون خانمی كه اومد بالا تل زینبیه،نگاه كرد،یه عده شمشیر می زدن،یه عده سنگ می زدن...روضه خونا میگن:یا رسول الله كجا بودی كربلا؟ اما اگه پیغمبر نبود زینب نمی گفت: "یَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّى عَلَیْکَ مَلَائِکَةُ السَّمَاءِ هَذَا حُسَیْنٌ بِالْعَرَاءِ،مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ، مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ، مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا...."

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 513 زمان : نظرات (0)

حسن خلج

دلِ من باز روضه می خواند ، روضۀ غربتِ شقایق را

روضۀ حرمتِ شكسته شده ، روضۀ گریه هایِ صادق را

ای غریب آقام آقام .. خیلی سخته رفقا یه پیرمردی انقده درد داشته باشه ، پنهان از چشمِ زن و بچه ش آروم آروم گریه کنه .. بمیرم برا اشکایِ چشمت آقاجونم ..

 روضه ای را كه باز می خواهند ، پرِ پروانه را بسوزانند

اصلاً انگار شیوۀ خصم است ، نیمه شب خانه را بسوزانند

 راوی میگه دیدم بینِ آتش ها قدم میزنه امام صادق .. زیرِ لب صدا میزنه بسوزون .. چرا نمی سوزانی ؟ .. تو که به مادرم رحم نکردی .. چرا منو نمی سوزونی ....

 وای .. مادرم .. مادرم .. مادرم ...

 ای شعله .. ای آتش .. با من بی وفایی نکن .. به من نزدیک شو میخوام بدونم مادرم چی کشیده ..

وحشیانه هجوم آوردند ، دشمنت داشت خنده سر می داد

انقده خاطرات بد از این خنده ها هست برات بگم .. نمیدونم نمک رو زخمِ دلت بریزم یا نه ؟.. به خدا مادرِ 18 سالۀ ما ، رو زمین افتاده بود .. هر نامردی از راه میرسید .. قهقه میزد و میزد ... خیلی هاتون تا حالا گمان میکردین این قلافِ شمشیر فقط برا مغیره و قنفذه ؛ اما اشتباه میکردید .. اولین قلاف رو خودِ دومی زد .. یه جمله و التماس دعا راوی میگه یه نفر از پشت به کتفِ زهرا ... چنان با قلافِ شمشیر ...

 هرچند بینِ کوچه شما را کشید و برد

دستِ کسی به مقنعۀ خواهرت نخورد ...

 لایوم کیومک یا اباعبدالله .... حسین

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 768 زمان : نظرات (0)

حاج میثم مطیعی

 

ای وای من

ای وای من

می لرزد دستان آقای من

می ریزد روی سجاده

پاره های دل مولای من

چشمش را برهم نگذارد بقیع

مهمان عزیزی دارد بقیعم

همان عزیزی دارد بقیع

یابن الزهرا یا ابا عبد الله

دستم بگیر

مولای من

من عزادار هرشب تو ام

دست خالی ردم مکن

من هم شاگرد مکتب توام

رویای بیدار بقیع

می گذارد داغی برروی داغ

دل هرشب می گیرد سراغ

از مزاری تاریک و بی چراغ

رخصتی ای مدینه شهر غم

تا خاکت سرمه ی چشمم کنم

یابن الزهرا یا ابا عبد الله

من عاشقم، من عاشقم

من مدیون خون شقایقم

از داغ تازه ام مپرس

عزادار امام صادق ام

می سوزد دل در رویای بقیع

امان از پنجر های بقیع

یابن الزهرا یا ابا عبدالله

دانلود سینه زنی زمینه شهادت امام صادق (ع)

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1632 زمان : نظرات (0)

میثم مطیعی

 

صادق آل مصطفی رفته از دنیا

رخت عزا شد بر تن مادرش زهرا

واویلتا واویلتا، آه و واویلا

ای آسمان خون گریه کن در غم صادق

عالم شد حسینیه ی ماتم صادق

واویلتا واویلتا، آه و واویلا

به فاطمه نور دو عین حضرت صادق

بانی روضه ی حسین حضرت صادق

واویلتا واویلتا، آه و واویلا

خیمه های آل عبا آتش گرفته

دامان طفل بی نوا آتش گرفته

جانم حسین، جانم حسین

جانم حسین جان

ما بین حرم تا میدان لاله ها پرپر

آن طرف تر در قتلگاه پیکری بی سر

جانم حسین، جانم حسین

جانم حسین جان

 دانلود سینه زنی زمینه شهادت امام صادق (ع)

تعداد صفحات : 17

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 47
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 580
  • آی پی دیروز : 610
  • بازدید امروز : 3,311
  • باردید دیروز : 4,076
  • گوگل امروز : 36
  • گوگل دیروز : 38
  • بازدید هفته : 3,311
  • بازدید ماه : 3,311
  • بازدید سال : 1,318,344
  • بازدید کلی : 19,824,172